... امروز: دوشنبه - 19 آبان - 1404
جامعه 11 تیر 1404 - 12:25 ق.ظ زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

متکی: باید برای حمله احتمالی دوباره دشمن آماده باشیم/آتش بس یعنی پذیرش شکست نتانیاهو

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و وزیر امور خارجه دولت نهم معتقد است که هرچند شرایط داخلی و جهانی خیلی به دشمن اجازه تعرض دوباره را نخواهد داد ولی همه ما بویژه نیروهای مسلح باید برای حمله احتمالی دوباره رژیم صهیونیستی آماده باشیم چرا که اعلام آتش بس از سوی دشمن به معنای شکست نتانیاهو بود و او برای جبران این ناکامی از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد.

منوچهر متکی سیاستمدار و دیپلمات باسابقه کشورمان است که در دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس فعالیت دارد. وی پیش از این نیز در دوره اول مجلس به‌عنوان نماینده مردم کردکوی و در دوره هفتم به‌عنوان نماینده مردم تهران حضور داشت.

متکی در سال‌های آخر دهه ۱۳۶۰ عضو تیم مذاکره‌کننده ایران در جریان تصویب قطعنامه ۵۹۸ بود. محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور دولت‌های نهم و دهم، در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ متکی را برای تصدی وزارت امور خارجه به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد که ۲ شهریور ۱۳۸۴، وی با ۲۲۰ رأی موافق نمایندگان مجلس، به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب شد و تا سال ۱۳۸۹ در این سمت باقی ماند.

نماینده مردم تهران در مجلس و دیپلمات باسابقه کشورمان مهمان خبرگزاری جمهوری اسلامی بود و در گفت‌و گویی تفصیلی در استودیوی خبر ایرنا، به بررسی جنگ ۱۲ روزه، مسائل کشور، منطقه و جهان پرداخت که در ادامه می‌خوانید.

ایرنا: جایگاه دیپلماسی در دوران جنگ و دفاع چیست و آیا دیپلماسی به معنای مذاکره در دوران جنگ است؟

متکی: ابتدا از تلاش‌های مجدانه خبرگزاری جمهوری اسلامی در دوران جنگ و پساجنگ تشکر و قدردانی می‌کنم که اطلاع رسانی را خیلی سریع و دقیق به عنوان حق مردم انجام دادید.

در هر جامعه‌ای مولف‌های مختلفی برای آن تولید قدرت می‌کند و کشوری که به لحاظ جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی، سیاسی و بین المللی، اگر آورده‌های خوبی داشته و در جایگاه درستی واقع باشد، این مولفه‌ها همه در کنار هم قدرت ملی آن کشور را تشکیل می دهد.

کسانی تصور و القا می‌کردند که دیپلماسی و میدان دو مقوله جداگانه است. اما آنهایی که القای این معنا را می‌کردند خودشان، دیپلماسی و میدان را به عنوان ظرفیت‌های تجمیعی جامعه و کشورمان می‌دیدند. چرا که میدان یعنی توانمندی نظامی و دیپلماسی مانورهای سیاسی و بین المللی است. ایران در دفاع مقدس و در جنگ تحمیلی دوم، تجمیع قدرت دیپلماسی و میدان را با هم به نمایش گذاشت.

* در زمان جنگ دیپلماسی باید در تراز میدان حرکت کرد

در زمان جنگ دیپلماسی باید در تراز میدان حرکت کند. چرا که میدان پشتوانه قوی برای دیپلماسی در زمان صلح است. یعنی دیپلماسی به پشتوانه میدان در عرصه‌های سیاسی حرکت می‌کند و میدان یک حامی جدی و قوی برای دوره رزم و جنگ برای خودش است و غیرآن اشتباه است.

زمانی که وزیر امور خارجه بودم، رهبر معظم انقلاب یک روز به من فرمودند که آقای متکی شما مسئول سیاست خارجی برای همه کشورهای دنیا هستید. اما با توجه به شرایط خاص افغانستان، عراق و یک حوزه دیگر، امور آنها را با سردار سلیمانی هماهنگ باشید که گفتم چشم و فردای آن روز با حاج قاسم در وزارت خارجه صبحانه خوردیم و بسیار عالی پیش رفتیم. به عبارتی حرف دیپلمات باید در حد میدان برای دشمن ایجاد رعب و وحشت کند. یعنی ادبیات دیپلماسی، ادبیات جنگی با زبان دیپلماتیک می‌شود.حرف دیپلمات باید در حد میدان برای دشمن رعب و وحشت ایجاد کند و گاهی مذاکره برای پیشبرد اهداف میدان است

حال در این زمان که دشمن حمله کرد، اماکن و ساختمان ها را تخریب و افرادی را شهید کرد و سبب خسارت و آسیب شد، دیپلماسی در میدان است که همه این خسارت‌ها را پیگیری کند. بنابراین مذاکره در جایی که برای پیشبرد اهداف میدان است، حتما مشروع و مقبول است و آدم‌های حرفه‌ای برای پیشبرد مذاکره، دیپلمات‌های ما هستند.

اما در جایی مذاکره فریب است که ما باید مراقب باشیم. یعنی دو حرکت بین المللی و مذاکره‌ صورت گرفت که وقتی ارزیابی می‌کنیم، می‌بینیم هر دو حرکت مقدمه‌ای بود برای اینکه اسرائیل حمله‌ خود را در ۲۳ خرداد انجام دهد. نخست نامه ترامپ و درخواست مذاکره بود. ما چرا پاسخ مثبت دادیم؟ برای اینکه به مردم بگوییم در جایی که کسانی به دنبال حل مسالمت آمیز یک مشکل باشند ما شانه خالی نمی‌کنیم. دوم اینکه به افکار عمومی بین‌الملل و جهان بگوییم که اولویت ما جنگ نیست بلکه صلح عادلانه است.

هدف ایران از نشستن پای میز مذاکره این بود که به افکار عمومی بگوییم اولویت ما جنگ نیست بلکه صلح عادلانه استاما آمریکایی‌ها مرادشان در آن مرحله مذاکره نبود، بلکه آوردن ما به مذاکره بود و در اولین دوره مذاکره، دیدیم یک ساز دیگر هم کنارش می‌زنند. یعنی حرف‌هایی که ترامپ و ویتکاف بعد از دور اول مذاکرات زدن، با حرف‌هایی که در جلسه زدند، متفاوت بود. اگر در جلسه دوم این حرف‌های بیرونی که در تعارض با حرف‌های جلسه‌بود تکرار می‌کردند، در جلسه دوم باید مذاکره را تمام می‌کردیم و می‌گفتیم شما در چارچوب، مذاکره نمی‌کنید.

اگر در جلسه سوم یا حداکثر چهارم مذاکره، متوجه فریب طرف مقابل می‌شدیم، ۲۳ خرداد غافلگیر نمی‌شدیم

در دور اول مذاکره در چند بند موارد مد نظر خود را نوشتیم و از طریق وزیر خارجه عمان برای آنها فرستادیم که چارچوب آن هسته‌ای و غنی سازی بود و طرف مقابل توسط وزیر خارجه عمان پاسخ داد که ما هم همه آنها را قبول داریم اما در بیرون حرفهای دیگری زدند.

در جلسه دوم ما منتظر بودیم که جرزنی را شروع کنند اما نکردند دوباره در همان فضا بودند. البته در اینجا من معتقدم، دیگه جلسه سوم و حداکثر چهارم باید تیم ما متوجه می‌شد که هدف این طرف از مذاکره، صرفاً مذاکره برای وقت گذرانی است. بر همین اساس اگر این موضوع را درک می کردیم، در حمله ۲۳ خردادماه غافلگیر نمی‌شدیم.ماموریت گروسی به عنوان جاسوس، منفی نشان دادن فعالیت هسته‌ای ایران در آژانس و شورای حکام بود

آماده سازی دوم برای حمله از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی بود و جاسوس اسراییل، آقای گروسی، ماموریت داشت که فضای آژانس و شورای حکام را در رابطه با فعالیت‌های هسته‌ای ایران منفی نشان دهد و قطعنامه‌ای علیه ایران تصویب شود که بهانه‌ای در دست رژیم صهیونیستی برای حمله نظامی شد. به عبارتی گروسی بزرگترین خیانت را در این زمینه انجام داد که امیدوارم دستگاه دیپلماسی ما به این نکته توجه کند.

ماموریت گروسی به عنوان جاسوس، ارائه گزارش دروغ درباره دست یافتن ایران به سلاح هسته‌ای بود

اینکه چرا می‌گوییم گروسی جاسوس اسرائیل است، به این دلیل که وقتی گروسی برای سمت مدیرکلی آژانس بین المللی انرژی اتمی انتخاب شد، به اسرائیل رفت و ماموریت اصلی‌اش این بود که رژیم صهیونیستی را برای ورود به NPT ترغیب کند و به اسراییل برای داشتن سلاح هسته‌ای اعتراض کند، اما هیچ یک از این کارها را انجام نداد.

این درحالی است که کمتر از یک هفته تا ۱۰ روز، او گزارشی کاملا خلاف واقع و دروغ داد که ایران به طرف سلاح هسته‌ای می‌رود و این گزارش دروغ کافی بود که آمریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس، پیشنهادی را برای محکومیت ایران به شورای حکام ارائه دهند و این کار را کردند. در نهایت با ۲ زمینه سازی انجام شده، اسرائیل حمله کرد. ولی طبق اسنادی که دستگاه اطلاعاتی کشورمان از اسرائیل به دست آورده بود، مشخص شد اسنادی که ایران به آژانس به صورت سری ارائه می داده در دست اسرائیل است. گروسی حتی حمله اسرائیل و آمریکا به کشورمان را هم محکوم نکرد. اما زمانی که شرایط را نامساعد دید، گفت ما شواهدی دال بر اینکه ایران به سمت سلاح هسته‌ای می رود، نداریم.

تا رسیدن به شرایط ثبات در کشور، هیچ پیشنهادی را از آمریکایی‌ها نخواهیم پذیرفت

آمریکایی‌ها بعد از آنکه آن بازی را درآوردند و به فاصله کوتاهی بعد از حمله رژیم صهیونیستی، به مراکز هسته‌ای ما حمله کردند، اکنون ترامپ بازی دیگری مبنی بر تهدید، مذاکره، رفع تحریم، عدم رفع تحریم در می‌آورد. اینها بازی‌هایی است که ترامپ براساس یک سناریو انجام می‌دهد و بیشتر هم می‌خواهد روی ذهن مردم ما کار کند. یعنی ظاهر یک آدم غیرقابل پیش‌بینی و دیوانه را به جهان ارائه می‌نماید اما در حقیقت بازی‌های تعریف شده خودش را انجام می‌دهد و این کار را توسط دولت پنهان آمریکا صورت می‌گیرد.

ترامپ در ظاهر غیرقابل پیش بینی و دیوانه است ولی بازی‌های تعریف شده خود را توسط دولت پنهانی که دارد، پیش می‌بردترامپ، همان آدمی است که ۶ سال قبل زمانی که رئیس جمهور بود، مقام معظم رهبری پیام او توسط نخست وزیر ژاپن را نپذیرفت. به اعتقاد من، تا زمانی که شرایط کنونی‌ما به یک وضعیت با ثبات نرسد، هیچ پیشنهادی را از آمریکایی‌ها نپذیریم. چرا که آمریکایی‌ها عضو برجام نیستند و از برجام بیرون رفته‌اند و در مذاکره نیازی نیست بگوییم اکنون بررسی نمی‌کنیم بعداً بررسی می‌کنیم. به عبارتی ما فعلاً هیچ طرحی برای مذاکره با آمریکایی‌ها نباید داشته باشیم تا شرایط کنونی را تعیین تکلیف کنیم.

متکی: اسرائیلی‌ها با چنین نگاه، طراحی و سناریویی حمله ۲۳ خرداد را آغاز کردند و آنها می‌دانستند اینجا بیشه است اما به این شعر سعدی توجه نکرده بودند که «هر بیشه گمان مبر که خالیست، شاید که پلنگ خفته باشد». سرانجام رژیم صهیونیستی حمله را آغاز کرد و این اولین برخورد نظامی مستقیم رژیم صهیونیستی با ایران پس از ۴۶ سال از پیروزی انقلاب اسلامی بود.رژیم صهیونیستی معتقد است ۲ بار دچار زلزله شد، یکبار با پیروزی انقلاب اسلامی و بار دوم با طوفان الاقصی

از طرفی اسرائیلی‌ها دو بار از کلمه زلزله استفاده کردند، یک بار در زمان پیروزی انقلاب و بار دیگر در هفتم اکتبر(طوفان الاقصی). به عبارت دیگر شکل گیری موجودیت اسرائیل به‌طور غیرمشروع، غاصبانه و اشغالگرانه به نوعی طراحی انگلیسی‌ها بود که از زمان صدور اعلامیه بالفور ۱۰۸ سال پیش آغاز شد. این اعلامیه به صهیونیست‌ها اجازه داد تا در سرزمین‌های مورد نظر خود مستقر شوند.

۳۰ سال بعد، اسرائیلی‌ها تلاش کردند تا سرزمین را تثبیت کنند. آنها زمین‌ها را از کسانی که می‌فروختند، خریداری کردند و در مورد کسانی که نمی‌فروختند، اقداماتی همچون کشتن یا تبعید انجام دادند. این تلاش‌ها تا سال ۱۹۴۸ ادامه داشت. سه سال پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا، انگلیس و کشورهای غربی دولتی به نام رژیم صهیونیستی (اسرائیل) را در سازمان ملل به رسمیت شناختند. این تصور وجود داشت که سرزمین تثبیت شده است و رژیم صهیونیستی از ۱۹۴۸ به مدت ۳۰ سال تلاش کرد تا حکومت خود را تا سال ۱۹۷۹، یعنی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، تثبیت کند.

مقبولیت اسرائیل با ظهور انقلاب اسلامی شکست خورد

از طرفی نهضت امام خمینی(ره) از سال ۱۹۶۳ آغاز می‌شود و در بُعد خارجی نهضت امام از ابتدا مسئله اسرائیل مطرح بود و وقتی با شاه مقابله یا نصیحت و تهدید می‌کرد، به شاه می‌گفت به مردم درباره همکاری‌اش و نوکری‌اش با اسرائیل صحبت کند.

به عبارتی امام خمینی(ره)، اسرائیل را به عنوان یک موجود خبیث، نامشروع و موجودیت تحمیلی معرفی می‌کرد. برهمین اساس اسرائیل، انقلاب اسلامی را در سال ۱۹۷۹ به عنوان یک زلزله معرفی می‌کند. حتی اسرائیل طبق گزارش‌های وزارت امورخارجه، در آن زمان در دانشگاه تل آویو، کرسی‌های شیعه شناسی گذاشته بود تا مبانی فکری، اصولی و اعتقادی انقلاب اسلامی را بشناسند.

امام خمینی(ره) بعد از پیروزی انقلاب، اسرائیل را به عنوان غده سرطانی منطقه و قلب جهان اسلام معرفی می‌کند. البته به دنبال جمع آوری سلاح و جنگ با اسرائیل نبود. حتی وقتی جوانان و رزمندگان در دوران دفاع مقدس تصمیم می‌گیرند به سمت بیت المقدس بروند، امام می‌فرمایند راه قدس از کربلا می‌گذرد. اما امام خمینی(ره) جنایات رژیم صهیونیستی را برشمردند که این ادبیات سبب شکل گیری مقاومت در منطقه شد. به عبارتی با پیروزی انقلاب اسلامی پروژه اسرائیل برای مقبولیت دولتشان شکست خورد.

سناریوی اول آمریکا هم براندازی جمهوری اسلامی بود

اسرائیل به این نتیجه رسید که باید با این منبع الهام‌بخش در منطقه، جهان اسلام و جهان مستضعفین، به‌طور مستقیم روبه‌رو شود. پیش از این هر وقت می‌خواست به این کار اقدام کند، آمریکایی‌ها او را بر حذر می‌داشتند؛ چون سناریوی اول خودِ آمریکایی‌ها هم براندازی جمهوری اسلامی بود. اخیرا مقام معظم رهبری هم فرمودند که آقای ترامپ چیزی را که دیگر رهبران آمریکایی نیز دنبال آن بودند، لو داد. آمریکا اسرائیل را برحذر می‌داشت چون نمی‌دانست اگر با ایران جنگی را آغاز کند، بعد چه خواهد شد.

گزینه نظامی حمله به ایران از زمان جرج بوش پسر روی میز بود

زمانی که آمریکایی‌ها به افغانستان آمدند، جورج بوش پسر در رأس کار بود و اعلام کرد که بعد از افغانستان، به ایران خواهند آمد. اما به عراق حمله کردند. پس از آن بار دیگر اعلام کردند که به ایران حمله خواهیم کرد و جورج بوش تقریبا هر هفته‌ یک‌بار می‌گفت که گزینه نظامی علیه ایران روی میز است.

ما در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که آن زمان من وزیر امور خارجه بودم؛ این موضوع را بررسی کردیم که آمریکایی‌ها می‌توانند حمله را آغاز کنند؟ فرماندهان ارشد نظامی می‌گفتند بله این امکان برای آمریکای‌ ها وجود دارد. اما آیا حمله می‌کنند؟ جمع‌بندی این بود که نه، چرا که نمی‌دانند بعد از آن چه می‌شود و چه اتفاقی خواهد افتاد.

سناریوی نخست آمریکایی‌ها ۴۶ سال است که اتفاق نیفتاده است، اینکه جمهوری اسلامی تسلیم شود یا خدای نکرده ساقط شود و براندازی صورت بگیرد. از طرفی نتانیاهو به سازمان ملل رفت و خواست تهدید اتمی شدن ایران را در جهان جا بیندازد. این ادعا که اگر جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته‌ای برسد دیگر کسی جلودارش نیست، در حالی که فعالیت ما صلح آمیز است.

نویسنده
رضا شکوری
مدیر مسئول پایگاه خبری راه وطن
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی فحش و افترا به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • موارد درگیری با کاربران در پاسخ به نظرات دیگر کاربران پذیرفته نمی‌شود.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *