به گزارش پایگاه خبری راه وطن معاون راهبردی رئیس جمهور در آستانه «همایش وفاق ملی» در گفتوگویی تفصیلی به تشریح ابعاد مختلف ایده کانونی دولت چهاردهم پرداخت و تصریح کرد: اگر ناراحت هستیم از اینکه گروهی وفاق را برنمیتابند، بازی آنها را به هم بزنیم نه اینکه در زمین آنها بازی کنیم.
آنچه از دیدگاه رئیس جمهوری در رابطه با وفاق مطرح شده، این است که گرایشهای سیاسی افراد بر منافع ملی ترجیح داده نشود، تصمیمگیریها بر مبنای منافع ملی انجام شود و ظرفیتهای شایسته در خدمت این منافع و فارغ از سوگیریهای سیاسی باشد که مبتنی بر یک فرایند متمرکز بر منافع ملی خواهد بود. این دیدگاهی است که آقای دکتر پزشکیان دارند و براساس همین دیدگاه اقدام میکنند. این یک روش عمل است و چنانچه به عنوان یک راهکار مورد استفاده قرار گیرد، تغییرات زیادی در شرایط کشور به وجود میآورد.
آنچه شما به آن اشاره میکنید این است که ما هنوز نتوانستیم برای مفهوم وفاق یک تعریف واحد پیدا کنیم که همه در آن مشترک باشند. یک عده نقد کردند که این وفاق درواقع وفاق بین حاکمیت است؛ برخی هم گفتند وفاق یعنی تقسیم رانت بین گروههای مختلف داخل در قدرت. این مفهومی است که در حال حاضر در جامعه خیلی مطرح میشود اما من با آن موافق نیستم؛ گرچه ممکن است برخی در جامعه چنین تصویری داشته باشند. به اعتقادم هدف وفاق صرفاً این نیست که در داخل حاکمیت تفاهمی برای پیگیری منافع ملی ایجاد شود. گرچه این مهم است و خیلیها معتقدند که توسعه صورت نمیپذیرد مگر اینکه در رأس هرم بین مدیران اصلی یک تعریف مشترک وجود داشته باشد. اینکه تلاش شود وفاق در داخل حاکمیت ایجاد شود از نظر خیلی از تئوریسینها امر بدی نیست. اما به عقیده من وفاق باید مفهوم گستردهتری را دنبال کند که هدف آن کم کردن شکاف بین حاکمیت و مردم باشد. وقتی درباره وفاق صحبت میکنیم منظور نزدیک کردن کسانی است که از حاکمیت فاصله گرفتهاند. کما اینکه وفاق در درون حاکمیت هم بدین معنی نیست که شما با رفقای خودتان صحبت کنید. بلکه بدین معناست که با افرادی که مخالف شما هستند، گفتوگو کنید. بنابراین وقتی میگوییم وفاق، معنی آن این است که با آن 50 درصدی که در انتخابات شرکت نکردند نیز صحبت کنیم و با آنها به یک مفاهمه برسیم. حالا یک مرحله بالاتر میرویم و به این میرسیم که وفاق به چه صورت شکل میگیرد. یکی همان است که رئیس جمهوری بیان میکنند یعنی همه توانمندیها در چهارچوب منافع ملی به کار گرفته شود. اگر بخواهیم وفاق را بین خودمان، حاکمیت و مردم ایجاد کنیم باید تمرین شنیدن کنیم. یعنی مردم مسأله را بهتر از ما میدانند، راهکارهای غلط و دلایل اشتباه بودن آن و آسیبهایی را که متوجهشان شد، میدانند. لذا مهمترین کار برای شروع وفاق، گفتوگو است. ما باید آماده شنیدن باشیم و در برنامهای که قرار شده است در روز پنجشنبه برگزار شود، زمینه را برای چنین گفتوگوهایی فراهم میکنیم و امیدوار هستیم این یک شروع باشد. در میزگردها از نگرشهای مختلف منتقد، اصولگرا و مجموعه اصلاحطلبی و کسانی که خارج از این نگرشها در جامعه حضور دارند، دعوت شده است. ما آماده هستیم که بشنویم. در هیچ یک از پنلها اعضای دولت سخنران نیستند. ولی از اعضای دولت دعوت شده که بیایند و شنونده باشند. درواقع در تلاش هستیم که در همه بخشها یکی از اعضای دولت به عنوان شنونده حضور داشته باشند.
شما این وفاق را به فراهم کردن بستری برای شنیدن صدای مردم ترجمان کردید اما پیش نیاز این شنیدن ایجاد تفاهم بین بخشهای مختلف در خود حاکمیت است. به این معنا که آیا همه آنها آماده هستند که صدای بخشی از مردمی که در انتخابات شرکت کرده اند را بشنوند؟ این امر خود نیازمند شکلگیری نوعی موازنه و مفاهمه مشترک مبنی بر ضرورت درک خواستها و نیازهای آحاد مردم است. اما به نظر میرسد که این آمادگی برای گفتوگو فقط انعکاس بخشی از ساختار یعنی دولت است. طبیعی است تا زمانی که این مقدمه در نهادها شکل نگیرد، شنیدن و گفتوگو با این دسته از مردم ممکن به نظر نمیرسد.
شب در تب و تاب باشیم اما انتخاب دیگری نداریم. انتخاب دیگر بازی در زمینی است که کل منافع آنها در آن است. وقتی از آنها صحبت میکنم منظورم فقط آنهای داخلی نیست؛ بلکه اسرائیل و تندروهای امریکا و تمام کسانی هستند که از جنگ سود میبرند. شما نباید بگویید چون آنها در آن زمین بازی میکنند، من هم بروم و در آن زمین بازی کنم. زمینی است که شما به محض ورود به آن شکست میخورید. لذا من تعجب میکنم از دوستانی که زود دلسرد میشوند؛ یعنی دوستانی که به این نحو در ارتباط با گروههای داخلی قضاوت میکنند، در حال دامن زدن به تفکری هستند که میگوید ما نباید با خارجیها صحبت کنیم. چرا فراموش میکنیم که با ورود به بازیای که دشمن درست میکند، این ما هستیم که بازندهایم. وقتی ما در داخل در آن بازی بازنده باشیم، در خارج هم یقیناً در آن بازی خواهیم باخت.