به گزارش پایگاه خبری راه وطن به نقل از ایرنا به موازات ناکام ماندن رژیم صهیونیستی برای تحقق اهدافش در غزه، دیگر بازیگران منطقه نیز شرایطی متفاوت با قبل از هفت اکتبر را تجربه میکنند که از دید شرکتکنندگان در نشست تخصصی ایرنا، کنشگری دیگرگونی را میطلبد.
«سرنوشت غزه بعد از طرح ترامپ» عنوان نشستی است که با حضور «سیدهادی برهانی» استاد مطالعات اسرائیل دانشگاه تهران، «غلامحسین یوسفی» کارشناس مسائل بینالملل و «علیرضا عرب» سردبیر فصلنامه تخصصی «گفتمان راهبردی فلسطین» در محل خبرگزاری ایرنا و با همکاری دبیرخانه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه مجلس شورای اسلامی برگزار شد.
پیش از این، گزیدهای از مباحث این نشست با عنوان «برهانی: ایران باید در «شرمالشیخ» یارگیری میکرد/ یوسفی: شرکت در اجلاس به صلاح ما نبود» انتشار یافته و آنچه پیش رو است مشروح کامل گفتوگوهای این نشست است:
۵۰ تا ۶۰درصد غزه و محور فیلادلفیا کمافیالسابق در دست نیروهای اسرائیلی است
ایرنا: یکی از مهمترین موضوعات امروز منطقه، بحث جنگ غزه و اسرائیل است که نتیجه فعل و انفعالات آن برنامه موسوم به «طرح ترامپ برای غزه» شد. این طرح چه پیامدها و تهدیداتی برای طرفین و منطقه دارد؟
علیرضا عرب: طرح ترامپ برای غزه هفتم مهرماه سال جاری توسط کاخ سفید رونمایی شد. اهداف این طرح ایجاد آتشبس بین اسرائیل و حماس، آزادی اسیران اسرائیلی و شکل دادن به غزه بعد از جنگ است.
بعد از پذیرش این طرح توسط طرفین، جنگ متوقف میشود و نیروهای اسرائیلی به پشت خط زرد، عقب نشینی میکنند. همچنین بعد از ۷۲ ساعت از توافق اولیه، گروگانهای اسرائیلی از سوی حماس آزاد شدند که البته از۴۸ گروگان، ۲۰ نفرزندهاند و بقیه جان خود را از دست دادهاند.
در مقابل این اقدام، ۱۷۰۰ زندانی فلسطینی که بعد از هفتم اکتبر به اسارت درآمدند، آزاد خواهند شد. همچنین ۲۵۰ زندانی امنیتی که برخی احکامهای سنگین حبس ابد دارند، همانند عباس سید و ابراهیم حامد که نمادهای مقاومت در جامعه فلسطین هستند، آزاد خواهند شد.
تقریبا ۵۳ الی ۵۷ درصد غزه و محور فیلادلفیا کمافیالسابق در دست نیروهای اسرائیلی است که در فاز اول عقب نشینی، اسرائیل به پشت خط زرد میرود و اسیران اسرائیلی در غزه آزاد میشوند.
فاز دوم عقبنشینی اسرائیل به غیرنظامیسازی غزه منوط شده است
فاز دوم عقبنشینی اسرائیل به غیرنظامیسازی غزه منوط شده است یعنی در چارچوب این طرح، حماس خلع سلاح و غزه غیرنظامی میشود. عقبنشینی نیرویهای اسرائیلی به پشت مرزهای غزه هم به غیرنظامیسازی غزه مرتبط شده است که این یکی از نقاط ابهام این طرح است و این مساله میتواند مورد چالش قرارگیرد. وقتی میگویند غیرنظامیسازی، ممکن است تلقیهای متفاوت باشد. پیشبینی میشود فاز دوم این طرح چالش برانگیز باشد.
از دیگر موضوعات این طرح تشکیل یک دولت موقت تکنوکرات فلسطینی برای اداره نوار غزه است که قرار است حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین دراین دولت نباشند. منتهی این دولت مجبور است از نیروهای خودگردان و فتح استفاده کنند. چون نمیتوانند از جای دیگر نیرو بیاورند و این دولت وجه مشترکی با تشکیلات خودگردان و فتح پیدا میکند.
قرار است این دولت موقت فلسطینی تحت هیات صلح بینالمللی فعالیت و ادامه کار دهد که انتقال حکومت از حماس به دولت موقت صورت گیرد. این دولت باید کار خلع سلاح حماس و غیرنظامیسازی و بازسازی غزه را زیر نظر هیات بینالمللی صلح، که این هیات هم زیر نظر ترامپ است انجام دهد.
علاوه بر این، نیروهای تثبیتکننده بینالمللی هم در منطقه غزه حضور مییابند. این نیروها از سربازان آمریکایی و کشورهای عرب منطقه هستند که باید در خط زرد مستقر شوند و نیروهای اسرائیلی جای خود را به نیروهای تثبیتکننده بینالمللی میدهند و خودشان پشت مرز قرار میگیرند. کمافیالسابق، محاصره غزه ادامه و محور فیلادلفیا همچنان در دست اسرائیلیها باقی خواهد ماند.
طرحی که در ظاهر به راهبرد و گفتمان دوکشوری مُلتزم است
در قالب طرح ترامپ یک افق سیاسی هم دیده شده و آن تشکیل کشور فلسطین است این طرح، در زمُره طرحهای قرار میگیرد که در ظاهر به راهبرد و گفتمان دوکشوری مُلتزم است و منتهی شروط سختی از جمله بازسازی غزه دارد که منوط به غیرنظامیسازی است. بازسازی فیزیکی و فرهنگی غزه هم طبق معیارهای است که آمریکاییها واسرائیلیها تعریف میکنند.
اگر این بازسازی انجام و اصلاحات در تشکیلات خودگردان فلسطین هم صورت پذیرد، آن وقت میشود از افق سیاسی، تشکیل دولت فلسطینی صحبت کرد واین دورنمایی است که مکانیزم آن گفت وگوی مستقیم طرف فلسطینی و اسرائیلی است. باید این زمینه فراهم شود و بعد از فراهم شدن، طی یک گفتوگوی دوجانبه مستقیم به سمت افق سیاسی برویم. به هر صورت این افق سیاسی در این طرح دیده میشود، هرچند دوردست است.
آنچه این طرح را ازبقیه طرحها متمایز میکند این است که کشورهای عربی و اسلامی را در مقابل حماس قرار میدهد. اگرچه یک تقابل نظامی دو جانبه بین اسرائیل و حماس وجود دارد اما با این استراتژی، تبدیل به یک فرایند چندجانبه و چند بُعدی میشود. آنها این اقدام را انجام دادند تا فشار بر حماس بیشتر شود.
اسرائیل به دنبال تعدیل نقش میانجیها است
قطر بعد از حمله اسرائیل انگیزه بیشتری برای میانجیگری در تحولات منطقه پیدا کرد و الان هم ترکیه و قطر در این میانجیگریها دست برتر را دارند اما اسرائیلیها دوست دارند که نقش سعودیها و اماراتیها در این تحولات زیاد شود تا نقش کشورهای میانجی تعدیل شود . همچنین در چارچوب این طرح، آزادی عمل برای سرکوب کردن نیروهای اسرائیلی وجود دارد تا حماس را نابود کنند.
فاز سیاسی این طرح تشکیل دولت موقت و فاز اقتصادی مساله بازسازی است. بنابراین با اجرای این طرح، تقابل دوجانبه نظامی به حرکت چندجانبه و چندبُعدی منجر میشود و این ابزاری برای فشار بر حماس است.
حماس با این طرح در سه مساله مشکل دارد و البته به صورت مشروط این طرح را پذیرفته است. یکی خلع سلاح که نپذیرفته است و دیگری هیات صلح بینالمللی که قرار است بر دولت موقت اشراف داشته باشد و دیگری نیروهایتثبیت کننده بینالمللی که حماس میگوید حضور نیروهای خارجی را نمیپذیرد واعلام کرده به شدت با این مسائل مخالف است.
تنها دستاورد رژیم صهیونیستی طی دو سال، تخریب غزه و آزادی چهار صهیونیست بود
غلامحسین یوسفی: این طرح می تواند برای اسرائیل، فلسطین و حماس پیامدهای متعددی داشته باشد. پیامدهای این طرح برای اسرائیل این است که دو سال قتل، خونریزی، نسلکشی و تخریب را برای تحقق سه راهبرد به کار گرفت که یکی نابودی حماس، دومی کوچ دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر مردم غزه و سوم آزادی اسرایش بود اما دراین زمینه موفقیتی نداشت و تنها دستاورد رژیم صهیونیستی در این دو سال تخریب غزه و آزادی چهار اسیر صهیونیست بود که با شهادت بیش از ۴۰۰ فلسطینی و استفاده از پوششهای صلیب سرخ، کامیونهای کمکی و دستگاه اطلاعاتی آمریکایی انجام شد و در نوع خود هم یک فاجعه بود.